خدا میشه یک روزی دنیا بشه یک خونه؟
تو این دور و زمونه هر کی داره یه خونه وقتی که از کار میاد خسته ولی شاد میاد دوست داره توی خونه بخوابه یا بشینه یا اینکه یک پرنده براش آواز بخونه - پناه و سقفی داره پس نمیشه آواره اما یه عده هستن غمگین و دل شکستهان خونشونو گرفتن تو بیابون نشستن دشمن بیعاطفه با زور و با اسلحه - زد توی سینههاشون یتیم کرد بچههاشون خونشونو خراب کرد مردمو قتل عام کرد خدا میشه یه روزی یه چارهای بسازی؟ مردم همه جمع بشن با هم هماهنگ بشن - دست همو بگیرن یک دل و یک رنگ بشن با ظالما بجنگن دشمن هر ستم شن تا دیگه ظلم نمونه دنیا بشه یه خونه ...
نویسنده :
مامان مریم
8:32