محمد مانی مظفریمحمد مانی مظفری، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

شعر و داستانهای کودکانه برای محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

زنگوله پا

1391/9/25 9:30
نویسنده : مامان مریم
590 بازدید
اشتراک گذاری

زنگوله پا ،زنگوله داشت
با گله اش،فاصله داشت

گرگ بزرگ ،بدوبدو
با خوشحالی ، آمد جلو

از جا پرید،زنگوله پا
زنگوله شد،پر از صدا

چوپان ده ، گرگه را دید
دوید جلو،دمش را چید

_زنگوله پا،كنار جو راه مي ره
زير درختهاي هلو راه مي ره

جست مي زند روي دو پا
مي زنه زير شاخه ها

از رو درخت،چندتا هلو
گير مي كنه به شاخ او

باغ هلو كه ساكته هميشه
پر از صداي حرف و خنده مي شه

زنگوله پا،باغ را بهم مي زنه
شده درختي كه قدم مي زنه


زنگوله پا ، با حوصله
خندید و گفت :آی زنگوله ، آی زنگوله

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

maneli
23 اردیبهشت 92 9:25
سلام ممنون كه با عشق و حوصله شعر و داستان ميزارين تو وبتون