محمد مانی مظفریمحمد مانی مظفری، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

شعر و داستانهای کودکانه برای محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

پرستار

1391/1/28 14:55
نویسنده : مامان مریم
430 بازدید
اشتراک گذاری

 

دیشب شب بدی بود
بسیار بدتر از بد
زیرا که تب به جانم
یک تیر آتشین زد
می سوخت مثل کوره
تا صبح پیکر من
دستی نبود اما
از لطف بر سر من
تب بود و درد هم بود
مادر نبود اما
تا با محبّت خود
تسکین دهد دلم را
اما نه ، یک نفر بود
در آن سیاهی شب
وقتی که او می آمد
می رفت از تنم تب
از کوشش پرستار
شب شد چو روز روشن
امروز خوب خوبم
تب رفته از تن من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)